در قریه ساکت و آرام باشتین» (از دهان سبزوار) جنب و جوش وحشت رابی پدید آمده بود؛ مرد و زن، بزرگ و کوچک، همه پریشان و نگران بودند. تو گویی در انتظار بلایی بودند که از آسمان نازل شود و همه را در آتش و خون بکشد. حتی کودکان خردسال که پدران و مادران را مضطرب و هراسان می دیدند بازی را رها کرده و به پر و پای آنها چسبیده و جدا نمی شدند، قریه در سکوت وحشتناکی فرو رفته بود. فقط از دو گوشه صداهایی به گوش می رسید و مردم را به لرزه و رفت در می آورد. از یک خانه صدای سرنا و طبل توام با عربده های مستانه و خنده های وحشیانه و آواز دسته جمعی گوش خراش شنیده می شد. همه می دانستند که در آن خانه جمعی مشغول عیش و نوش و باده گساری هستند، اهل ده با خشم و ترس این هیاهوی نفرت انگیز را می شنیدند، مردها لب می گزیدند و زنها می لرزیدند و با بغض و کینه زیر چشمی به آن سوی می نگریستند
در همان حال، در گوشه دیگری از ده، دختر زیبایی با لباس ژنده پای دیواری نشسته، زار می زد و اشک می ریخت و در حال گریه سخنانی بریده بریده می گفت: من نمی روم، اگر ریز ریزم بکنید خود را تسلیم غول های مغول نمی کنم. دیواری کوتاه تر از دیوار من پیدا نکردید؟ گاو و گوسفندی که می خواهید به من بدهید ارزانی خود شما باشد….

دانلود کتاب بانوی سر به دار اثر حمزه سردادور
عنوان | بانوی سر به دار |
نویسنده | حمزه سردادور |
زبان | فارسی |
تعداد صفحه | 369 |
دانلود رایگان بانوی سر به دار
این کتاب کاملا رایگان برای دانلود قرار گرفته است
اگر فایل مشکل دانلود دارد گزارش ارسال کنید
اگر فایل را خلاف قوانین کپی رایت میدانید درخواست حذف ارسال کنید