خدا رحمت کند مرحوم حاج میرزا آغاسی را که علاقه عجیبی به خدمات شهری داشت. می توان او را بنیانگذار سازمان آب تهران دانست، چون هر جا که میرسید دستور میداد چاه بکنند تا شاید به آب برسد. یک روز عملهها اعتراض می کنند که حاج آقا این چاههایی که ما میکنیم برای شما آب ندارد. حاجی جواب میدهد اگر برای من آب ندارد، برای شما که نان دارد.
حالا حکایت ماست! یک روز، یک ناشری به ما گفت حالا که همه دارند درباره حافظ کتاب مینویسند، چرا تو نمینویسی؟ مگر چه چیزت از دیگران کمتر است؟ ناشر نداری که داری، کاغذ نداری که داری، رو نداری که داری، مایه داری که نداریا تر هم بردار یک شرح سودی بر حافظ بنویس. از همه شرح سودیها بهتر می شود. یعنی سود بیشتری خواهد داشت. گفتم سودی هم که خوانندگان کتاب میبرند، سود سوزآور است. گفت پس بیا یک دیوان حافظ تصحیح کن…..
دانلود کتاب حالا حکایت ماست اثر عمران صلاحی
عنوان | حالا حکایت ماست |
نویسنده | عمران صلاحی |
زبان | فارسی |
تعداد صفحه | 220 |
دانلود رایگان حالا حکایت ماست
این کتاب کاملا رایگان برای دانلود قرار گرفته است
اگر فایل مشکل دانلود دارد گزارش ارسال کنید
اگر فایل را خلاف قوانین کپی رایت میدانید درخواست حذف ارسال کنید
کتاب های دیگر از عمران صلاحی
نقد و بررسی شما درباره حالا حکایت ماست
اشتراک در
وارد شدن
قدیمیترین