شیخ الاسلام گفته است وقتی در راهی میر فتم، درویشی سوگند بر من داد که مرا شلواری می باید ، مرا حکایت آن امام باد آمد که سواره می آمده ، درویشی بر وی سوگند میداد که مرا شلوار دهی ! آن امام از اسب فرود آمد و شلوار بوی داده ، مردمان گفتند این چراکردی که این گدایان همه دروغ گوی و زراق اند ؟! گفت من دانم اما مرا روا نبود که وی سوگند بخدای بر من دهد و من از وی در گذرم و مراد وی ندهم
من نیز آن کار کردم و شلواربان در وبش دادم و بی شلوار مجلس داشتم.
گفته است من بسیار بجامه عاریتی مجلس کرده ام و بسیاری گیاه خوردن بسر برده ام و بسیار خشت زیر سر نهاده ام و آن وقت باران داشتم و دوستان و شاگردان همه سیم داران و توانگران بودند ، هر چه من خواستم بدادندی، اما من نخواستمی و برایشان پیدا نکردمی و من گفتمی چرا ایشان خود ندانند که من هیچ ندارم و از هیچ کسی چیزی نخواهم.
من خرد بودم هنوز که پدر من دست از دنیا بداشت و دنیا همه بپاشید و ما را در رنج افکند و ابتداء درویشی و محنت ما از آن وقت بود …..
دانلود کتاب زاد العارفین اثر خواجه عبدالله انصاری
عنوان | زاد العارفین |
نویسنده | خواجه عبدالله انصاری |
زبان | فارسی |
تعداد صفحه | 100 |
دانلود رایگان زاد العارفین
این کتاب کاملا رایگان برای دانلود قرار گرفته است
اگر فایل مشکل دانلود دارد گزارش ارسال کنید
اگر فایل را خلاف قوانین کپی رایت میدانید درخواست حذف ارسال کنید
کتاب های دیگر از خواجه عبدالله انصاری
نقد و بررسی شما درباره زاد العارفین
اشتراک در
وارد شدن
قدیمیترین