تیر هست همچو دود. اگر چند امیدشان. چون خرمنی ز آتش در چشم می نماید و صبح سفیدشان.
حس می کند که زندگی او چنان مرغان دیگر ار بسر آید در خواب و خورد، رنجی بود کز آن نتوانند نام برد.
از آن زمان که زردی خورشید روی موج کمرنگ مانده است و به ساحل گرفته اوج بانگ شغال ، و مرد دهانی کرده ست روشن آتش پنهان خانه را. قرمز به چشم ، شعله ی خردی خط می کشد به زیر دو چشم درشت شب : و در نقاط دور، خلقند در عبور. او، آن نوای نادره، پنهان چنانکه هست، از آن مکان که جای گزیده است می پرد. در بین چیزها که گره خورده می شود با روشن و تیرگی این شب دراز می گذرد. یک شعله را به پیش می نگرد.
آن مرغ نغز خوان، در آن مکان ز آتش تجلیل یافته، اکنون، به یک جهنم تبدیل یافته، بسته ست دمبدم نظر و می دهد تکان چشمان تیز بین وز روی تپه ، ناگاه، چون بجای پر و بال می زند بانکی بر آرد از ته دل سوزناک و تلخ ، که معنیش نداند هر مرغ رهگذر، آنگه ز رنجهای درونیش مست، خود را به روی هیبت آتش می افکند.
جایی که نه گیاه در آنجاست. نه دمی ترکیده آفتاب سمج روی سنگ هاش ، نه این زمین و زندگی اش چیز دلکش است…..

دانلود کتاب شعر من اثر نیما یوشیج
عنوان | شعر من |
نویسنده | نیما یوشیج |
زبان | فارسی |
تعداد صفحه | 45 |
دانلود رایگان شعر من
این کتاب کاملا رایگان برای دانلود قرار گرفته است
اگر فایل مشکل دانلود دارد گزارش ارسال کنید
اگر فایل را خلاف قوانین کپی رایت میدانید درخواست حذف ارسال کنید