کتاب ماه عسل ایرانی اثر ویلهلم لیتن با ترجمه دکتر پرویز رجبی و به کوشش دکتر کیانوش کیانی در سال ۱۳۸۶ منتشر شد.
ماه عسل ایرانی بیش تر یک دفتر خاطرات است تا یک سفرنامه. گزارش های روزانه ی ویلهلم لیتن، دیپلمات آلمانی، گاهی چنان بی شائبه و خودمانی می شود که گویی او را در حضور داری. لیتن در سال ۱۹۱۳ در تهران با دوشیزه ای آلمانی ازدواج کرد. اما وقتی می خواست به ماه عسل برود، از سوی سفیر آلمان مأمور تأسیس کنسولگری این کشور در تبریز و تصدی آن شد. و این درست زمانی بود که ایران روزهای بحرانی انقلاب مشروطیت را از سر می گذراند و در چنبره ی دولت های بیگانه، که آتش جنگ جهانی اول را برافروخته بودند، فریاد بی طرفی سرمی داد. پیداست که مولف کتاب مسائل ایران را به گونه ای دیده است که یک سیاستمدار خارجی می تواند ببیند. چون او کتاب را برای انتشار در برلین نوشته بود.
این کتاب داستان سرگشتگی آلمانی هایی است که در یکی از حساس ترین برهه های تاریخ ایران ،با هزار امید و آرزو ،راهی این سرزمین شدند تا قدم در بازی بزرگان بگذارند. غافل از اینکه روس و انگلیس،در طول سالیان دراز،آنقدر تجربه اندوخته بودند که هر تلاشی را بی اثر کنند. ویلهلم لیتن در خاطرات خود تصویری دردناک و در عین حال جذاب از ایرانی ارائه می کند که چندی پیش انقلاب مشروطه را پشت سر گذاشته است و اکنون گرفتار در چنبره دولت های بیگانه،که آتش جنگ جهانی اول را برافروخته اند فریاد بی طرفی سر می دهد. اما دریغ که گوش شنوایی نیست.
پرویز رجبی در بهار ۱۳۱۸ در روستای امامقلی به دنیا آمد. کودکی را در زادگاه پدرش، روستای آق کند، سپری کرد و در همان جا به مدرسه ی ابتدایی رفت. در مشهد دیپلم گرفت و به استخدام اداره ی فرهنگ قوچان درآمد و آموزگاری پیشه کرد. در سال ۱۳۳۸ به تهران آمد و در بانک صادرات استخدام شد. در سال ۱۳۴۲ برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفت. در سال ۱۳۴۹ در حالی از آلمان بازگشت که از دانشگاه گوتینگن آلمان دکترا گرفته بود. بعد از بازگشت، نخست به استخدام دانشگاه اصفهان درآمد، اما بعد توسط ساواک اخراج شد. پس از اخراج از وزارت علوم و آموزش عالی در سال ۱۳۵۳، مرکز تحقیقات ایران شناسی را تأسیس کرد. بعد از انقلاب این مرکز تعطیل شد و اجازه ی ورود به دانشگاه را نیز به وی ندادند. در ۱۳۶۷ مجدداً به آلمان رفت و به مدت ۶ سال به تحقیق و تدریس در دانشگاه های دانشگاه ماربورگ و گوتینگن مشغول بود. در ۱۳۶۹ دیوان عدالت اداری رأی به محکومیت دانشگاه در اخراج وی داد اما این رأی توسط دانشگاه نادیده گرفته شد. سرانجام در ۱۳۷۳ به ایران بازگشت و ریاست بخش ایران شناسی دایرهالعمارف بزرگ اسلامی را به عهده گرفت. در سال ۱۳۷۹ بر اثر سکته ی مغزی و فلج شدنِ نیمی از بدن خانه نشین شد اما به کار تحقیق و ترجمه ادامه داد. پرویز رجبی در پاییز و زمستان ۱۳۸۹ یک دوره ی سخت بیماری و شیمی درمانی را تحمل کرد و سرانجام در ۲۱ بهمن ماه ۱۳۹۰ جهان را بدرود گفت. از آثار تألیفی او در زمینه ی تاریخ و ایران شناسی می توان به مجموعه های تاریخی زیر اشاره کرد: هزاره های گمشده، سده های گمشده، جشن های ایرانی، تاریخ خط میخی فارسی باستان، کریم خان زند و زمان او. رجبی همچنین ده ها جلد کتاب درباره ی تاریخ ایران و ایران شناسی به زبان فارسی ترجمه کرده است: کویرهای ایران، مارکوپولو در ایران، ماه عسل ایرانی، سفرنامه ی نیبور، شهریاری ایلام، داریوش و ایرانیان.