دانلود کتاب نقد صوفی اثر دکتر محمدکاظم یوسف پور

عرفان، آدمی را به کاوش در ساحت اشراقی خود فرا می خواند که در کنار ساحت عقلانی، جزء جدایی ناپذیر انسانیت است. همچنان که عقلانیت با کشف قانونمندی های هستی، برخورداری بیشتر از مواهب طبیعت را به ارمغان می آورد، توجه به ساحت اشراقی، انسان را با خویشتن الهی خود آشناتر می کند. یکی از این دو ساحت و جودی، آدمی را به تکاپو، اقتدار و تسخیر طبیعت می کشاند و دیگری او را به آرامش، ایمان و یقین می خواند. انسانیت انسان در گرو تعادل این دو ساحت وجودی است
در عصر سیمان و فلز که بشر، بیش از همیشه تاریخ، روی در کشف رازهای طبیعت دارد، به نظر می آید که ساحت اشرافی وجود او ، بیش از همیشه، مغفول افتاده است. انسان امروز، نشسته بر مسند آقایی طبیعت، آسمان و دریا و کوه را به زیر یوغ خود کشیده است و تیر نظر را از چله کمان دانش به دورترها پرواز می دهد. تیر پرتابی او اینک چنان هواگرفته است که کهکشان ها را نشانه می گیرد. اما این تیرانداز دورانداز، هر لحظه از گنج وجود خود دور تر می افتد و با آنکه اسب همت سوی اختر تاخته است، آدم مسجود را نشناخته است.
صدهزاران فضل داند از علوم جان خود را می نداند أن ظلوم جان جمله علم ها این است این که بدانی من کیام در یوم دین
و (مثنوی، ۲۶۴۸ / ۳ و ۲۶۵۴) نیاز به صیقل ساحت اشراقی وجود انسان، در دنیای پر ازدحام معاصر، بیش از پیش احساس می شود. ضرورت پاسخ به همین نیاز است که پژوهش هایی از نوع نگارش حاضر را در دنیای امروز توجیه می کند، نه آخر آنکه صوفیان، قرنها در گوش ما خوانده اند……