تا پیش از ورود صنعت چاپ به ایران و انتشار کتاب در تیراژ و چاپهای متعدد، نیازهای عامه مردم در مسائل فقهی عمدتا از طریق ائمه جماعت و روحانیون و از طریق پرسشهای عموما شفاهی و گاه کتبی مرتفع می گردید.
هرچند از دوره صفویه استنساخ کتابهای فقهی عمومی و به زبان فارسی چون جامع عباسی نگاشته شیخ بهایی، شارع النجاه میرداماد، معرفه احکام ، الشرعیه محقق سبزواری و … کم و بیش اتفاق میافتاد، اما بدون شک میزان تکثیر این رساله ها آن هم با وجود تعداد اندک کاتبان، نمیتوانست سرعت تکثیر بالا و یا گستردگی جغرافیای پهناوری را شامل گردد.
اما با ورود صنعت چاپ در اوایل حکومت قاجار به ایران، هم تکثیر کتاب و هم توسعه سواد و دانش سرعت گرفته و جغرافیای گستردهای را پوشش میدهد؛ بهگونهای که در این دوران شاهد توسعه
آگاهیهای علمی، اجتماعی و دینی در سطح جامعه هستیم. قابل توجه آن که طبقه روحانیون از جمله اولین بهرهوران از این صنعت در تاریخ چاپ ایران به شمار میروند . فقها، شاگردان و مقلدین آنها خیلی زود یاد گرفتند که با استمداد از صنعت چاپ میتوانند طیف وسیعی از جامعه را در گستره جغرافیایی وسیعتر ی با مبانی فقهی خود آشنا نمایند، و بسیاری از سؤالات فقهی نیز از طریق تکثیر و توزیع کتابهای خود را در گسترهای به بزرگی جهان پاسخگو باشند.