گفته شده: در همان سال واقعه نهاوند رخ داد و نیز گفته شده که در سال هیجده یا هفده بوده. علت وقوع آن این بود که چون علاء حضرمی بر فارس هجوم برد مردم آن سرزمین را پادشاه خود (یزدگرد) که در مرو بود باسترداد کشور خود و خلاص آن از هجوم اعراب تشویق و تشجیع نمود. پادشاه هم تمام ملوک الطوائف را از دربند (باب) تا سند و خراسان و حلوان بیاری خود دعوت نمود. آنها همه دعوت او را اجابت و برای خلاص مملکت خویش جنبیدند. محل اجتماع و دفاع را هم نهاوند قرار دادند چون مقدمه لشکر بدان شهر رسید سعد بر جنبش و استعداد آنها آگا شده بعمر نوشت. در آن هنگام مردم (مسلمین) بر سعد شوریده آغاز مخالفت و خصومت را کرده سرگرم اختلاف بودند و بوقایع دیگر که بر مردم نازل شده ( تجمع ایرانیان در نهاوند) توجه نداشتند. یکی از کسانیکه ضد سعد شوریده بودند جراح بن سنان اسدی با جماعتی دیگر بود. عمر بانها گفت: بخدا سوگند
الکامل /ترجمه، ج ۹، ص ۴
من از رسیدگی بکار شما (شکایت عاجز نیستم (در طبری چنین آمده: دلیل اینکه شما فتنه جو هستید این است که از قیام دشمن که آماده انتقام شده غافل می باشید). عمر برای رسیدگی بشکایت آنها محمد بن مسلمه را فرستاد محمد هر کسی بود که بکار فرمانداران و امراء و حکام…..