دانلود کتاب روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن جلد چهاردهم اثر محمدجعفر یاحقی – محمدمهدی ناصح

تا به سنگ ریزه مسجد بازی کند. وحسن بصری مردی را دید که به سنگ ریزه مسجد بازی می کرد در تعقیب نماز و می گفت: اللهم زوجنی من الحور العین ؛ بار خدایا مرا جفتی ده از حورالعین ! گفت: بنت الخاطب أنت تخطب وانت تلقب؛ بد خواهنده ای از خدای، خطبه میکنی و به دست بازی میکنی. بعضی دگر گفتند: خشوع درنماز آن باشد که همت جمع کند و همه نماز را باشد، نه آن که به تن در ۵ نماز باشد و به دل در بازار
گفتند ابوالعباس جوالیقی مردی بود جوال فروش، روزی جوالی به کسی داد، و فراموش کرد که به کی؟ داده است! چندان که اندیشه میکرد یادش نمی آمد. روزی به نماز رفت، در نمازش یاد آمد با دوکان آمد و شاگرد را گفت: یا فلان! مرا یاد آمد
که جوال به که داده ام، به فلان کس داده ام. گفت: چگونه ات یاد آمد؟ گفت: در ۱۰ نماز بامداده. گفت: استاد! توبه نماز کردن بودی یا به جوال جستن؟ مرد خویشتن را دریافت و دوکان” رها کرد و به طلب علم رفت، چندان علم بیاموخت تا مفسری….