کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک نویسنده فرانسوی و ترکیه ای اصل نوشته شده و با عنوان چهل قاعده عشق نیز شناخته می شود. این کتاب که یکی از پرفروش ترین کتاب های تاریخ ترکیه نیز به حساب می آید، اثری برگرفته از ارتباط عرفانی بین شمس تبریزی و مولانا است که به صورت دو داستان موازی و در هم تنیده روایت می شود.
بطن اصلی کتاب حول موضوع عشق و نقش آن در دنیای مدرن امروز نسبت به گذشته می نگرد و چنان آن را از غرب به شرق گسترش می دهد که به زندگی رنگ و بویی عرفانی و زاییده شده از عشق می دهد. اینکه چگونه قطعه سنگی کوچک، برکه ای راکد و خاموش را به تلاطم و جنبش وا می دارد.
ملت عشق رمانی درباره زندگی مولانا و شمس تبریزی
هر کسی که کتاب ملت عشق را خوانده باشد، بی شک از آن تاثیر می گیرد، دلیلش بیشتر به خاطر شمس تبریزی است. از قواعد عشق او تا شخصیت قوی اش و اعتقادش به خدا، همه چیز در مسیری شگفت آور در چرخش است.
چهل قاعده عشق که از زمان های مختلف توسط شمس نقل شده است، می تواند دیدگاه مخاطب را به زندگی و روابط آشکار او با فلسفه زیستن و انسانیت تغییر دهد، این همان چیزی است که شمس در مولانا ایجاد کرد. تاثیر چنین عرفانی در اشعار رومی به وضوح دیده می شود و در پشت پرده همه این آثار او، عرفان شمس خودنمایی می کند.
اگر شمس هر جنبه ای از نظم اجتماعی را به چالش نمی کشید، رابطه ای بین او و مولانا شکل نمی گرفت. اگر رومی شمس را از دست نمی داد، شاعر نمی شد و ما هم اشعار او را نمی داشتیم. به مفهوم کلی تر، این کتاب جشن تحول بنیادین رومی از دانشمند به شاعر است و به موازات آن تغییر درونی اللا و کشف عشق راستین در او.
چهل قاعده عشق شمس تبریزی چیست؟
کلام شمس در چهل قاعده عشق بسیار جالب و گزیده است و از اقرار و درشت گویی دوری می کند. سادگی کلامش در ظاهر، پیچیدگیهای درونی بی نظیری دارد. به همین دلیل مخاطب را وادار به اندیشیدن می کند، اما فهم کلامش کار عقل نیست، راه دل می خواهد.
«خداوند انعکاسی مستقیم آن چیزی است که ما خودمان را می بینیم؛ ما چیزها را همانطور که هستند نمی بینیم، ما آنها را همانطور که هستیم می بینیم. اگر خدا به طور عمده ترس و گناه را به ذهن می آورد، به این معنی است که ترس و گناه بیش از حد درون ما وجود دارد. اگر خدا را پر از عشق و محبت می بینیم، ما نیز چنین هستیم».
چهل قاعده شمس تنها به جملات بالا ختم نمی شود، بلکه تک تک قواعد یا قانون های او درباره ماهیت عشق، خدا و زندگی است. کلامش را نمی توان خواند و کناری انداخت، بلکه تازه سفری برای شروع است. از منظر او مسیر حقیقت، کار قلب است نه عقل و لازم است قلب را راهنمای خود کنی. شما می توانید خدا را در هر جا یاد کنی، زیرا خداوند در مسجد، کنیسه یا کلیسا محصور نمی شود. اما اگر هنوز نیاز به مکان مشخصی داری، تنها یک مکان برای جستجوی او وجود دارد: در قلب عاشق واقعی.
کتاب ملت عشق در پنج فصل تنظیم شده است:
خاک: عمق و آرامش
آب: تغییر و جریان یافتن
باد: رفتن و یا کوچ کردن
آتش: گرما و نابودی
خلأ: تاثیر نبود چیزها
عاوولی