در کتاب خشونت اثر هانا آرنت، او با پرداختن به تشدید عواقب دهشتناک جنگ جهانی که در سراسر دهه ۱۹۶۰ شاهد آن بود، اشاره می کند که تجلیل از خشونت فقط به اقلیت کمی از مبارزان و افراط گرایان محدود نمی شود. نفرت عمومی برای خشونت پس از جنگ جهانی دوم و فلسفه های بی خشونت جنبش اولیه حقوق مدنی از بین رفته است.
آرنت با تأمل در مورد چگونگی به وجود آمدن این وارونگی ، رابطه بین جنگ و سیاست ، خشونت و قدرت را بررسی می کند. او ماهیت رفتار خشونت آمیز را زیر سوال می برد و علل بسیاری از ظاهر نمایی های آن را شناسایی می کند. سرانجام ، او علیه گفته “مائو تسه تونگ” مبنی بر اینکه “قدرت از لوله اسلحه رشد می کند” استدلال می کند و در عوض پیشنهاد می کند که “قدرت و خشونت مخالف یکدیگر هستند. جایی که یکی کاملا حاکم باشد ، دیگری غایب است.
گفتنی است این اثر در ابتدا مقاله ای بود که بعدها به صورت کتاب منتشر شد و از آن زمان به مرجعی قابل ارجاع در زمینه ماهیت خشونت در سیاست تبدیل شده است.
تز اساسی در این کتاب این است که قدرت سیاسی و خشونت سیاسی مخالف یکدیگرند و این خلأ قدرت است که خشونت را با تمام پیامدهای همراه آن دعوت می کند و روی کار می آورد (توسط کسانی که سعی در تضعیف قدرت دارند و کسانی که همچنین سعی در به دست گرفتن قدرت خواهند داشت).
خشونت و قدرت چه بسا در ظاهر دو امر به هم پیوسته بنمایند اما هانا آرنت در کتاب خشونت این باور را در عالم سیاست نفی می کند و نشان می دهد که در حوزه سیاست، خشونت و قدرت دو امر متفاوت و حتا در تقابل با یکدیگرند.
کتاب خشونت، کتابی ست در حوزه فلسفه و علوم سیاسی که در آن به بررسی خشونت و نسبت و رابطۀ آن با سیاست و قدرت پرداخته شده است.
هانا آرنت در کتاب خشونت ، با نگاه به اوضاع جهان در دورانی که این کتاب در آن نوشته شده و ضمن بررسی انواع خشونت های سیاسی، به تأملی انتقادی درباب فلسفۀ خشونت و اعتقاد به ناگزیری خشونت می پردازد و خشونت را چه در باور مبارزانی که خشونت ورزی را ضروریِ ساختن جهانی عادلانه و بهتر می دانند و چه در باور حکومت های اقتدارگرا و مستبد مورد بررسی و نقد قرار می دهد.
متن اصلی کتاب خشونت اولین بار در سال ۱۹۷۲ منتشر شده است.
هانا آرنت در کتاب خشونت، خشونت سیاسی و فلسفۀ خشونت را از وجوه مختلف مورد واکاوی قرار می دهد. آرنت در این کتاب نه از منظر روان شناختی بلکه از منظر سیاست به خشونت می نگرد و خشونت را زاییده یک وضعیت سیاسی می داند.
آرنت اما، برخلاف آنچه گروهی از سیاستمداران و نظریه پردازان حوزه سیاست معتقدند، بر این باور نیست که خشونت و قدرت از یکدیگر جدایی ناپذیرند و قدرت بدون خشونت محقق نمی شود. او برعکس، معتقد است که خشونت سیاسی زمانی پدید می آید که قدرت، که آرنت آن را تجلی اراده و مداخلۀ مردم در سیاست می داند، غایب باشد.
به تعبیر آرنت در این کتاب، قدرت نه ماحصل اِعمال اراده جبارانۀ یک فرد بلکه ماحصل مشارکت مردم در سیاست است. از این منظر، قدرت همان قانون و دولت مردمی است و اطاعت از قدرت، اطاعت از همین قانون و دولت مردم نهاد است درحالی که خشونت، زاده استبداد فردی و حکومتی غیرمردمی است. آرنت این گونه خط فارقی میان خشونت و قدرت می کشد و این دو را از هم جدا می کند.
رابطۀ میان خشونت و جنگ و خشونت و مرگ از دیگر موضوعاتی اند که در کتاب «خشونت و اندیشه هایی درباره سیاست و انقلاب» به آن ها پرداخته شده است.
در کتاب خشونت، هانا آرنت همچنین به بحث درباب انقلاب و رابطۀ میان خشونت و مبارزه سیاسی پرداخته شده است.
درباره هانا آرنت
هانا آرنت (Hannah Arendt)، زاده ۱۹۰۶ در آلمان و درگذشته به سال ۱۹۷۵ در امریکا، از فیلسوفان و نظریه پردازان سیاسی مطرح قرن بیستم است. آرنت یهودی بود و با قدرت گرفتن نازی ها در آلمان از کشور خود به فرانسه گریخت و از آنجا نیز، به دلیل اینکه فرانسه نیز داشت به اشغال آلمان نازی درمی آمد، به امریکا مهاجرت کرد. وضعیت مهاجران و آوارگان و پناهندگان سیاسی یکی از دغدغه های آرنت بود و در مباحث نظری اش به این موضوع می پرداخت. او همچنین در مدتی که در فرانسه اقامت داشت با سازمانی که کودکان یهودی بی سرپرست را به فلسطین انتقال می داد همکاری می کرد.
آرنت در دانشگاه و در رشتۀ فلسفه شاگرد مارتین هایدگر، ادموند هوسرل و کارل یاسپرس بود. زمینۀ اصلی کار فلسفی او فلسفه و نظریۀ سیاسی بود. نظریات آرنت در باب توتالیتاریسم، حقوق بشر و مسئلۀ شَر از جمله نظریات مطرح او در حوزه فلسفۀ سیاسی است.
از کتابهای آرنت می توان به « کتاب توتالیتاریسم »، «وضع بشر»، «آیشمن در اورشلیم: گزارشی در باب ابتذال شَر»، «محبت و آگوستین قدیس» و « انقلاب » اشاره کرد.
دکتر عزت الله فولادوند، متولد ۱۳۱۴ در اصفهان، از مترجمان مطرح و صاحب نام ایرانی است. پدر و پدربزرگ او هر دو مناصب سیاسی داشتند و نماینده مجلس شورای ملی بودند.
فولادوند دارای لیسانس، فوق لیسانس و دکترای فلسفه از دانشگاه کلمبیا است. او ابتدا به پاریس رفت و دو سال در پاریس پزشکی خواند اما با خواندن کتاب «مسائل فلسفه» برتراند راسل به فلسفه علاقمند شد، آن قدر که تحصیل در پزشکی را نیمه کاره گذاشت و به امریکا رفت که فلسفه بخواند.
فولادوند بین سال های ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۹ کارمند شرکت ملی نفت ایران و وزارت امور اقتصاد و دارایی بود.
تمرکز فولادوند در کار ترجمه بیشتر بر حوزه فلسفه و علوم سیاسی است و آثار مهمی را در این حوزه ها به فارسی ترجمه کرده است اما علاوه بر فلسفه و علوم سیاسی ترجمه هایی هم در حوزه ادبیات دارد.
فولادوند از مترجمانی ست که نامشان به عنوان مترجمِ یک کتاب، درستی ترجمه و لذت خواندن یک نثر فارسی پُخته و پاکیزه و جذاب و ریشه دار در متون کلاسیک فارسی را تضمین می کند.
از ترجمه های او می توان به کتاب های «گریز از آزادی»، «انقلاب»، «جامعۀ باز و دشمنان آن»، «برج فرازان: سیمای جهان پیش از جنگ جهانی اول، ۱۸۹۰ – ۱۹۱۴»، «فلاسفۀ بزرگ: آشنایی با فلسفۀ غرب»، «آزادی و خیانت به آزادی: شش دشمن آزادی بشر»، «آغاز فلسفه»، «فلسفۀ کانت»، «آگاهی و جامعه»، «امریکائی آرام»، «آلبر کامو» و «قول» اشاره کرد.
ترجمۀ فولادوند از کتاب «فلسفۀ کانت» از کتاب های برگزیده دوره هشتم و ترجمه اش از کتاب «آگاهی و جامعه» از کتاب های برگزیده دوره نُهُم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بوده است.
بادرودووقت بخیر،من بااجازه شما هرسه کتاب را دانلودکردم،،یکئنیاسپاسگزارم ،امیدوارم همیشه تندرست وسلامت باشید.