سعید قصاب کاشانی از شاعران نام آور دوره صفویه بود که در سده یازدهم و دوازدهم قمری می زیست. همان طور که در تذکره ها آمده، تخلص او در شعر «قصاب» بوده و تخلص او با شغل و حرفه او مناسبت داشته. به غیر از قصاب کاشانی، پنج نفر دیگر با این عنوان در تذکرة الشعرا و ماخذ دیگر معرفی شده اند که چهار نفر شاعر و یک نفر عارف است از آن جمله است: امیر بیک قصاب اصفهانی، قصاب گیلانی، میرزا ابوالحسن یغمای جندقی که غزلیاتی در هجو مطایبه با تخلص قصابیه ساخته، قصاب یزدی، ابوالعباس معروف به قصاب (اهل آمل و از عرفای قرن چهارم.)
در تذکرة المعاصرین حزین لاهیجی آمده سعید قصاب اهل کاشان بود و حرفه اش قصابی. وی شعر بسیاری از مردم را حفظ داشت و به مجلس شعرا رفته و در گفتن غزل ها با ایشان همراهی می کرده است.
وی معاصر و معاشر صائب تبریزی بود و مکرر اشعار خود را نزد وی می خواند و نزد او می آموخت. قصاب با آن که خط و سواد نداشت دیوان اشعارش را مشتمل بر ۳۰۰۰ بیت گفته اند. هرگز در قوافی و استعمال لفظ اشتباه نمی کرد و سلیقه اش با عدم بضاعت از عهدهٔ ربط کلام و روانی سخن برآمدی. در اواخر عمر ترک پیشهٔ خود کرده ساکن مشهد شده و تا آخر عمر ساکن بود و پس از درگذشت در آن جا دفن شد.
در قاموس الاعلام ترکی چاپ ۱۳۱۴ این چنین آمده که از شعرای ایران و اهل کاشان است. به طوری که در تذکره های مذکور مطلب دیگری که معرف هویت وی باشد دیده نمی شود و از اسلاف و اعقاب وی خبری در دست نیست و خود نیز در اشعارش به امور زندگی اشارتی نکرده. اما آن چه جسته و گریخته از بیان او درک می شود مردی کاسب و تهیدست و به طور قطع و یقین حرفهٔ او قصابی بوده و به همان جهت تخلص خود را «قصاب» قرار داده و در مقاطع بعضی غزل ها از حرفهٔ خود مضامین عالی برآورده که از آن جمله است:
قصاب دور دیده ز مژگان شوخ او
از هر طرف ز بهر دل ما قنارهایست