کتاب شورشیان آرمانخواه ناکامی چپ در ایران اثر مازیار بهروز گزارش فشرده و مستندی از تاریخ جنبش چپ مارکسیستی را در ایران از ۱۳۲۰ تا ۱۳۶۲ (که آخرین سازمان های مارکسیستی فروپاشید) دربر می گیرد. نویسنده کوشیده است با پیروی از روش شناسی علمی فرایند جنبش چپ و فراز و فرودهای آن را در متن تاریخ معاصر ایران گزارش کند و از آن مهم تر به پی کاوی علل ناکامی چپ در ایران بپردازد.
کتاب شورشیان آرمانخواه درباره تاریخ جنبش چپ گرایان پیرو مارکسیسم در ایران و به وقایع سال های 1320 تا 1363، از آغاز تا پایان رسمی فعالیت این جنبش ها پرداخته است. فراز و نشیب های جنبش چپ، سرگذشت، جزئیات تاریخی و از همه مهم تر، دلایل ناکامی آن ها در ایران، از اصلی ترین مفاهیمی به شمار می روند که نویسنده در این اثر مورد بررسی قرار داده است.
موضوع اصلی ای که مازیار بهروز در کتابی که پیش رو داریم به آن پرداخته، بررسی عوامل و دلایلی است که باعث شکست جنبش های چپ در ایران شده اند. اما پیش از هر چیز، باید بررسی کنیم که اصطلاح چپ از کجا وارد فرهنگ ما شده و در ایران، به کدام گروه های سیاسی اطلاق می شود. ریشه ی اصطلاح چپ، مربوط به انقلاب فرانسه است، که در آن دوران، افرادی که سمت چپ پارلمان می نشستند، مخالفتی جدی با مراتب سنتی قدرت ها داشتند و به دنبال ایجاد دگرگونی های سریع در حکومت بودند. در تاریخ معاصر ایران نیز، حزب توده به عنوان اصلی ترین گروه چپ گرا شناخته می شود که از احزاب کمونیستی ایرانی بوده که در سال 1320 به وجود آمده و با پیروی از اندیشه های مارکسیستی، خواهان ایجاد تغییراتی در راستای برابری بوده اند.
مازیار بهروز در کتاب شورشیان آرمانخواه (Rebels With a Cause, The Failure of the Left in Iran)، به بررسی تاریخ حزب توده، فداییان خلق و نیز دیگر گروه های کوچک و بزرگ پیرو جریانات چپ، که به اندیشه های مارکسیسیتی معتقد بودند پرداخته و بیشترین تمرکز این اثر، بر دوران پس از کودتای 28 مرداد در سال 1332 است.
نویسنده کوشیده تا در این اثر، با رویکرد متفاوتی فراز و نشیب های چپ گرایان را شرح دهد و عواملی که باعث از هم پاشیدن گروه های این جنبش شده را به خوبی بررسی کند. کتاب شورشیان آرمانخواه، از آغاز فعالیت این جنبش در راستای فروپاشی حکومت رضاشاه تا پایان دادن به فعالیت های کمونیستی در سال های بعد از انقلاب، تاریخ سه نسل از پیروان ایرانی مارکسیسم را پوشش می دهد.
شورشیان آرمانخواه، از چند جهت با باقی کتاب هایی که راوی تاریخ گروه های چپ گرا هستند، تمایز دارد. اول این که هیچ یک از باقی آثار مشابه، تاریخ این جنبش ها را را به صورت کامل و از ابتدا تا انتها مورد بررسی قرار نداده اند و تنها به بخشی از سال های فعالیت چپ ها پرداخته اند. از طرفی تمرکزی که در این اثر بر وقایع بعد از کودتای 28 مرداد و نیز وقایع بعد از انقلاب وجود دارد نیز، در باقی منابع موجود، نایاب است. نویسنده علاوه بر این که احزاب اصلی و بزرگ تر را مورد مطالعه قرار داده، به سراغ بررسی مهره های کوچک تر و کم اهمیت تر نیز رفته است. همچنین بررسی عوامل ناکامی این گروه ها، از آن دست مطالبی ست که کمتر کتابی به صورت جامع به آن پرداخته، تا جایی که می توان این مبحث را اصلی ترین بخش کتاب شورشیان آرمانخواه دانست.
مازیار بهروز در این اثر، با ارائه ی اطلاعاتی از آن چه در دهه 1330، با جناح گرایی ها و در ارتباط با شوروی برحزب توده گذشت و بررسی چپ گرایان مستقل و دموکرات های آذربایجان، شکست توده ای ها و احیای آن ها را مطرح می کند. از طرفی جزئیاتی از دهه ی گذار حزب توده و هسته های مارکسیستی را نیز در این مبحث جای داده است. در ادامه، سرکوب ها، چریک های فدایی، مجاهدین و گروه های کمونیستی انشعابی از حزب توده نیز مورد بررسی قرار داده شده اند. بخش سوم کتاب شورشیان آرمانخواه، به وقایع انقلاب و نقش فداییان، حزب توده، کردها و مارکسیست های حاشیه ای در انقلاب اختصاص داده شده و آخرین بخش که می توان آن را مهم ترین قسمت این کتاب دانست، مختص بررسی علل ناکامی کمونیست ها یا چپ گرایان است.