کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی شرح سفری بی بازگشت و محتوم دکتر حمیدرضا صدر است. همه چیز از سرفه های حین خواب شروع شد.» حمیدرضا صدر در کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی از بیماری مهلک، روند درمان و روزهای پایانی عمرش با ما سخن می گوید و ما را همراه خود از قیطریه ی تهران تا اورنج کانتی آمریکا می برد. کتاب حاضر که زندگی نامه ای خودنوشت است پس از مرگ صدر منتشر شده.
این کتاب از روز ششم شهریور ۱۳۹۷ آغاز می شود. روزی که آغازِ پایان مرد محبوب این قصه است. با آزمایش هایی که خبر از یک بیماری سخت می دهد. خبری که سال ها انتظارش را کشیده و حالا چند روزی پس از جام جهانی ۲۰۱۸ به گوشش می رسد. می داند آخرین جام جهانی اش را دیده است و باید پیوندهایش با زندگی را یکی یکی بگسلد. روایت صدر از ماجرا در ابتدا تکان دهنده است. از شوک و منگیِ بعد از آن می گوید و خواننده اش را به طرزی غریب شوکه می کند. با سحر کلماتش خواننده را پابه پا با خود پیش می برد. خواننده با او هم دعا می شود، آرزو می کند بیماری خفیف باشد یا نویسنده از خواب تلخ خود بیدار شود. چندین صفحه طول می کشد تا خواننده نیز از منگی صفحات تکان دهنده ی ابتدایی خارج شود و یادش بیاید چند سالی می شود دکتر صدر رفته و از خواب آرام ابدی اش بیدار نخواهد شد.
حمیدرضا صدر چهره ای شناخته شده در عالم فوتبال و سینما و کتاب است. اگر طرفدار فوتبال بوده باشید، حتماً او را در مقام کارشناس در تلویزیون دیده اید. اگر از دنبال کنندگان سینما بوده اید، تحلیل های او را در نشریه ی هفت خوانده اید. اگر فردی کتاب خوان بوده اید، حتماً کتاب «تو در قاهره خواهی مرد» یا «نیمکت داغ» را خوانده اید یا حداقل نامشان را شنیده اید. حالا، در کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی، با حمیدرضا صدری روبه رو می شویم که هم همان چهره ی آشنای همیشگی است و هم نیست.
در تاریخ 6 شهریور 1397، دکتر تصاویر ریه ی حمیدرضا صدر را نگاه می کند و کلمه ای را به زبان می آورد که معنای خطرناکی دارد: مشکوک. و این کلمه برای صدر آغاز یک پایان است، آغاز بیماری مهلک سرطان که سرانجامش مرگ این چهره ی محبوب است، و آغاز روندی که منجر به نوشتن کتابی درباره ی بیماری و مواجهه با مرگ می شود.
در کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی، با حمیدرضا صدر در طول این سفر دردناک و همین طور معنابخش همراه می شویم و از قیطریه ی تهران تا اورنج کانتی آمریکا می رویم. با صدر در بیمارستان می نشینیم، به آزمایشگاه می رویم، در تصمیم گیری های دشوار او برای پذیرش معالجه مشارکت می کنیم، و با او برای آخرین بار فیلم های محبوبش را تماشا می کنیم و فوتبال می بینیم.
کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی روایتی از روزهای پایانی عمر کسی است که همیشه او را با لبخند و هیجانش به یاد می آوریم. «مقدمه»، «در تهران» و «در آمریکا» بخش های این کتاب را تشکیل می دهند که صدر آن ها را با بیانی شیوا و صادقانه به رشته ی تحریر درآورده است. بخش مؤخره ی این کتاب را غزاله صدر، دختر حمیدرضا صدر، نوشته که روایتی از سال پایانی عمر پدرش است.
حمیدرضا صدر در تاریخ 25 تیر 1400 از دنیا رفت. کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی، بنا به درخواست صدر، پس از مرگش منتشر شده و در مدت کوتاه، مورد استقبال طرفداران این شخصیت دوست داشتنی قرار گرفته است.
اگر دوست دارید مواجهه ای صادقانه و زیبا با مرگ را به قلم یکی از چهره های محبوب فوتبال و سینمای ایران بخوانید، این کتاب مناسب شماست.
دکتر حمیدرضا صدر متولد سال 1335 در مشهد است. حمیدرضا صدر کارشناس فوتبال، منتقد سینما و نویسنده بود و در تمامی این عرصه ها، چهره ای شناخته شده به حساب می آمد.
او در بسیاری از برنامه های فوتبال صداوسیما حضور داشت، در مجله هایی مانند هفت، زن روز، سروش و… می نوشت، و از او چندین کتاب منتشر شده است. «پیراهن های همیشه»، «روزی روزگاری فوتبال»، «نیمکت داغ» و… از کتاب های منتشرشده ی صدر هستند.
در بخشی از کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی می خوانیم:
معاشرت های اجباری. حرف زدن با آدم هایی که می دانند نای سابق را نداری و خیال می کنند علامه ی دهرند و حکم می دهند. جوری حرف می زنند که انگار به همه چیز واردند، حتی به بیماری تو، و همه کسی را می شناسند که سال ها با همین بیماری زندگی کرده.
آن ها مطابق میل شان درباره ی هر چیزی اظهارنظر می کنند. واقعاً هر چیزی. ترجیح می دهی فاصله بگیری. بگومگو با این آدم ها بی حاصل است. حساب های بانکی شان لبالب از دلار است و اتومبیل های آخرین مدل سوار می شوند و تعطیلات یا پاریس هستند یا مادرید، یا مکزیک یا لاس وگاس. همه فریفته ی زندگی شان هستند. آرزوهایی دارند که دیگر نمی فهمی شان. اهدافی که فقط به خودشان تعلق دارد. از برخی شان بیزاری. آدم هایی که درک شان نمی کنی. اما خب، اگر بخواهی صادق باشی همان هایی اند که ته دلت حسرت زندگی شان را می خوردی. هم یکی دو ورزش لوکس مثل تنیس و موج سواری را تا آخرش رفته اند، هم تحصیل کرده ی برکلی یا استنفوردند و هم بسیار پول دار. ترکیبی ایده آل. شاید اگر تو هم جای شان بودی با همان اعتمادبه نفس زمین و آسمان را به هم گره می زدی.
یکی شان با اصرار می خواهد با تو حرف بزند. می خواهد نصیحتت کند و از خوب شدنت بگوید. از این که هر روز زندگی ارزشی دارد بی حصر.
عشق دکتر حمیدرضا صدر به فوتبال و سینما، نمود حقیقی و راستین عشق اش به جهان، انسان و زندگی بود و ازهمین رو هنگامی که از اوایل دهه ی هشتاد در تلویزیون درباره ی فوتبال شروع به حرف زدن کرد، میلیون ها بیننده و شنونده ی شیفته پیدا کرد که از میان کلمه ها و جمله های او پیرامون فوتبال، عشق، تعهد و انسانیت را می یافتند.
از قیطریه تا اورنج کانتی آخرین کتابی ست که صدر نوشته است؛ زندگی نامه ای خودنوشت از لابه لای تاریخ، فوتبال و سینما که مردی در مواجهه با مرگ آن را نوشته و تاکید کرده پس از نبودن اش منتشر شود. حمیدرضای صدر که در زمان حیات اش مجموعه ا ی درخور و خواندنی از یادداشت و نقد فیلم، رمان، جستار، تاریخ نگاری، خاطره نگاری و ترجمه به یادگار گذاشت، حالا می توان به «از قیطریه تا اورنج کانتی: وقایع نگاری یک مرگ از پیش تعیین شده» اش چون ارمغانی نگریست که پس از درگذشت برای خواندن، لذت بردن و یاد گرفتن به دست ما رسانده است.