کتاب جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور نوشته ی هوشنگ گلشیری است. این کتاب اولین بار در سال 1376 منتشر شده و 274 صفحه دارد. هوشنگ گلشیری از مهم ترین شخصیت های ادبی ایران معاصر است. او نویسنده، داستان نویس و شاعر بود. گلشیری در سال 1316 در اصفهان متولد شد. در کودکی به همراه خانواده به آبادان رفت. او سال ها بعد این دوران را دوره ی مهمی در شکل گیری شخصیت و عقایدش توصیف کرد. گلشیری تحصیل در رشته ی ادبیات فارسی را در دانشگاه اصفهان آغاز کرد و فعالیت ادبی اش را در همان دوران با جمع آوری فولکلور اصفهان آغاز کرد. از او بیش از بیست عنوان کتاب در حوزه های مختلف ادبی به جا مانده است. علاوه بر آثارش او در زمینه های اجتماعی دیگر نیز فعالیت های مهمی داشته است. مهم ترین کار او برگزاری جلسات هفتگی داستان خوانی و نقد داستان بود. گلشیری این جلسات را تا پایان عمر تحت هر شرایطی برگزار می کرد.
کتاب جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور از آثار معروف هوشنگ گلشیری است. او در این کتاب کوشیده تا تصویری دقیق از زندگی سیمین دانشور ترسیم کند و بفهمد چگونه این بانوی داستان نویس توانسته به تعادلی میان عقاید خود و عرف جامعه برسد. در دوران فعالیت سیمین دانشور، زن مایملک مرد محسوب می شد. زن بودن و هویت شخصی داشتن دو مفهوم جدا از هم بودند و جامعه فشار زیادی روی زنان روشنفکر تحمیل می کرد. سیمین دانشور نیز بسیاری از عقاید شوهرش، جلال آل احمد را پذیرفته بود و در برخی زمینه ها از خود نظری نداشت. با وجود این آثاری نوشت که در آن ها شخصیت های زن از عقاید او فراتر رفتند و به اولین در ادبیات معاصر بدل شدند. گلشیری این موضوع را در سه فصل بررسی کرده است. همچنین این کتاب پیوستی شامل زندگی نامه، مصاحبه و یک سند دارد.
رها کردن تعلقات شخصی وخطر کردن هم وصیت یوسف است به زری، هم عمل کردن به پیام قصۀ مک کاهون. وصیت سووشون تشویق خواننده است به گذشتن از تعلقات امثال زری و اما پوستینی کهنه – میراث یوسف، آن من مردانه – نیز هست بر قامت عمل امروز. طرحی نو در انداختن و ایستادن بر دو پای اختیار – هر چند لرزان – و طرحی دیگر در افکندن حدیثی دیگر است، که در حیطۀ امکانات ذهنیت ثنوی نیست. اما چون زندگی امروز نیز – بر همان سیاق که گفتیم – دایره ای بسته نیست که در جایی در تاریخ، یا در اسطوره ای یا در رمانی پاسخ هر چیز را داده باشند، آفرین و نفرین ما از اینجا که ماییم بر پوزار یا پله های نردبانی که ما را تا فراز یا فرودی برده است کار کودکان است، و ما اگر در عرصۀ داستان به بلوغ رسیده ایم و آن قالب ها – مشغله ها و مخمصه ها – را پشت سر گذاشته ایم، مدیون این پوزار یا آن پله ایم، و این همان دینی است که به قصد ادای آن می نویسیم، تا مگر به مجالی دیگر باز از جلوه های جان و جمال آن نقش باز و مشغله ها و مخمصه های دیگر بگوییم در به کی سلام کنم؟ دانشور و جزیرۀ سرگردانی او.