کتاب کوچه هفت پیچ اثر محمد ابراهیم باستانی پاریزی است که برای نخستین بار در سال 1355 منتشر گردید. در بخشی از کتاب هفت پیچ می خوانیم:
مولانا گله داشت که در خم یک کوچه مانده بود ، چه توان کرد با سر گردان ناشکیبی چون من که گرفتار هفتاد پیچ نومیدی ، از هفت پیچ کوچه های هفت ساباط شهر هفت دروازه «ناکجا آباد» است!
از خواننده عزیز پوزش می طلبم که در آستانه گفتگوی مقدمۂ این یکی از کتابهای هفت گانه ام ، سخن را با سؤال «چه توان کرد که آغاز کرده ام . در آذربایجان میگویند «اگر عاشقها ، هنگام آواز خوانی، شعری پیدا نکنند ، آواز را با چه کنم؛ چه کنم! پایان خواهند برد !»
ا- مولانا گوید: ترکی ، مطر بی خواست ، و مطرب می خواند: گلی یا سوسنی یا سرو یا ماهی، نمیدانم
از این آشفته بی دل، چه میخواهی نمیدانم….