کتاب فرهنگ عامیانه مردم ایران، اثر تحقیقی صادق هدایت درباره ی فرهنگ های متنوع بومی و محلی ایرانی است که طی سال ها از سرتاسر کشور جمع آوری شان کرده بود.
صادق هدایت که شیفته ی فرهنگ توده بود و می خواست آن را حفظ کند، کوشید مثل ها، قصه ها، اصطلاحات، عادات، خرافه ها و ترانه های عامیانه را گردآوری و مدون سازد. این کتاب از اولین آثار پژوهشی فارسی محسوب می شود که فولکلور ایران را جدی می گیرد و بر آن متمرکز می شود.
هدایت از اولین نویسندگان مدرن ایرانی و از پیشروترین آن ها محسوب می شود. او که در نوجوانی به ادبیات علاقه پیدا کرده بود، پیش از بیست سالگی نوشتن را شروع کرد. دوران جوانی هدایت با ظهور پهلوی همراه بود؛ دورانی که گفتمان ایران گرایی به شدت تبلیغ می شد و به بهانه ی مدرن سازی و تمدن، فرهنگ های بومی به حاشیه رانده می شدند. هدایت اما شیفته ی فرهنگ ایرانی بود و تمایل نداشت در این فرآیند، فولکلورهای غنی و عمیق کشور از بین بروند.
او زمانی که در فرانسه مشغول به تحصیل بود، تصمیم گرفت این فرهنگ های مردمی را جمع آوری و مدون کند. ایده ی او دربردارنده ی انواع فولکلور بود؛ از متل و قصه تا ضرب المثل ها و اصطلاحات و ترانه های عامیانه تا خرافه ها و باورهای رایج. هدایت بخشی از آن ها را در زمان حیاتش به چاپ رساند: کتاب های «نیرنگستان» و «اوسانه» از همین آثار به شمار می روند.
او بخش دیگری از تحقیقاتش را در مجلات و نشریات آن زمان به انتشار رساند. و البته بخش زیادی از تحقیقات او هرگز در جایی منتشر نشد. کتاب فرهنگ عامیانه ی مردم ایران دربردارنده ی کارهای پژوهشی منتشرشده و منتشرنشده ی هدایت در باب انواع فرهنگ توده های ایران است. این کتاب که به همت جهانگیر هدایت جمع آوری شده، حاصل بیش از یک دهه تلاش و تحقیق صادق هدایت است.
صادق هدایت احتمالاً از اولین روشنفکران و ادیبان ایرانی بود که به اهمیت فرهنگ عامه نظر افکند. او به درستی نقش فرهنگ عامه و اهمیت جامعه شناختی و روان شناختی آن را فهمیده بود و می دانست چیزی بیشتر یک از باور یا رفتار یا قصه است. هدایت که می دید این فرهنگ های نادیده گرفته شده در آستانه ی نابودی هستند، سعی می کرد اهمیت آن ها را یادآوری کند. او تحقیقاتش را به شکلی علمی و حرفه ای آغاز کرد، از منابع مهم و معتبر داخلی و خارجی استفاده نمود، آن ها را با افراد خبره مطرح و صحت سنجی کرد و در مورد درستی شان مطمئن شد. او حتی به تحقیقات میدانی هم دست زد؛ برای مثال زمانی که در مجله ی موسیقی کار می کرد از ادارات فرهنگ تمام شهرستان ها خواست متل ها و ترانه ها و هر آنچه در مورد فرهنگ شهرشان وجود دارد را برای اداره ی موسیقی بفرستند.
این کار نتیجه داد و اطلاعات زیادی در اختیار هدایت قرار گرفت. او بلافاصله پس از بازگشت از فرانسه در سال 1310 کتاب «اوسانه» را چاپ کرد که بیشتر به ترانه های عامیانه، ترانه های کودکانه و لالایی های مادرانه می پرداخت. در سال 1312 هم کتاب «نیرنگستان» را منتشر ساخت که بخشی از اعتقادات، خرافات، باورهای مذهبی و سنتی مردم ایران را گردآوری کرده بود. هدایت در این آثار به مقایسه ی تطبیقی هم پرداخته و سعی کرده نمونه ی این رفتار و عادات ایرانی را در کشورهای دیگر هم بیابد. همین طور می کوشد ریشه های آن ها را در ادیان و سایر فرهنگ ها پیدا کند. جهانگیر هدایت در کتاب فرهنگ عامیانه ی مردم ایران، این دو اثر صادق هدایت را مجدداً بازخوانی و اصلاح می کند. علاوه بر این، به دیگر کارهای پژوهشی هدایت هم اشاره می شود: قصه ها و افسانه ها، امثال و اصطلاحات محلی ای که هدایت آن ها را جمع آوری کرده، اما آن ها را هرگز در جایی منتشر نکرده بود.
در کتاب نیرنگستان بسیاری از سنت ها، آداب و رسوم، خرافات و خرده فرهنگ های مردم ایران آورده شده است. «اوسانه» نیز از تعداد قابل توجهی لالایی و ترانهٔ کودکانه تشکیل شده است. کتاب فرهنگ عامیانه مردم ایران از اولین کتاب هایی است که به موضوع فرهنگ عامیانه و زبان مردم کوچه و بازار می پردازد. صادق هدایت در طول سال ها مطالعه و تحقیق و بررسی توانسته این مطالب مهم را گردآوری کند. او حتی زمانی که در فرانسه بود نیز این مطالعات را پی گرفت و پس از بازگشت به ایران، ترانه ها و اشعار عامیانهٔ مردم ایران را که گردآوری کرده بود به چاپ رسانید. هدف هدایت از این کار حفظ این آثار شفاهی و جلوگیری از فراموشی و ازبین رفتن آن ها بود. در این مجموعه می توان ابعاد جامعه شناسی، مردم شناسی، ادبیات، موسیقی و سایر جنبه های زندگی مردم ایران را دید. به عقیدهٔ هدایت این موضوعات که کمتر به آن ها پرداخته شده است گنجینه ای ارزشمند است و باید بیشتر به آن ها پرداخت. چراکه از دست دادن آن ها آسیبی فرهنگی است که قابل جبران نیست.
صادق هدایت در ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ در تهران متولد شد. این نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی را از بنیان گذران داستان نویسی نوین ایرانی می دانند. صادق هدایت تحصیل در دورهٔ متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد، اما به علت درد چشم مجبور شد که یک سال مدرسهٔ متوسطه را ترک کند و پس از آن به مدرسهٔ سن لویی که مدرسهٔ فرانسوی ها بود رفت. تحصیل در این مدرسه زمینهٔ آشنایی هدایت با ادبیات جهانی را فراهم کرد. او از نوجوانی نوشتن در روزنامه ها را آغاز کرد. نخستین کتاب صادق هدایت «انسان و حیوان» نام دارد که درمورد مهربانی با حیوانات است. هدایت در سال ۱۳۰۵ با اولین گروه دانش آموزان اعزامی به خارج، راهی بلژیک شد و در رشتهٔ ریاضیات محض به تحصیل پرداخت.
در همین سال داستان کوتاه «مرگ» را در مجلهٔ ایرانشهر که در آلمان منتشر می شد به چاپ رساند و مقاله ای به فرانسوی به نام «جادوگری در ایران» در مجلهٔ له ویل دلیس نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشته اش در بلژیک راضی نبود و می خواست خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس که آن زمانْ مرکز تمدن غرب بود، برساند. سرانجام در اسفند ۱۳۰۵ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد.
هدایت در سال ۱۳۰۹، بی آنکه تحصیلاتش را به پایان رسانده باشد، به تهران بازگشت و در بانک ملی مشغول به کار شد، اما از وضع کارش راضی نبود. با این وجود سال های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب می شود. او در این مدت، آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد؛ از جملهٔ این آثار می توان به مجموعهٔ «انیران»، مجموعه داستان های کوتاه «سایه روشن»، نمایشنامهٔ «مازیار» با مقدمهٔ مجتبی مینوی، «کتاب مستطاب وغ وغ ساهاب» با همکاری مسعود فرزاد، مجموعه داستان های کوتاه «سه قطره خون» و چندین داستان کوتاه دیگر نظیر «گرداب»، «دون ژوان کرج»، «مردی که نفسش را کشت»، «صورتک ها»، «چنگال»، «لاله»، «آفرینگان»، «طلب آمرزش»، «محلل»، «مرده خورها»، «عروسک پشت پرده»، چاپ نخست «علویه خانم» و همچنین سفرنامهٔ «اصفهان نصف جهان» اشاره کرد.
صادق هدایت در دوران اقامت خود در بمبئی در هند، اثر معروف خود «بوف کور» را که در پاریس نوشته بود، پس از اندکی دگرگونی، با دست بر روی کاغذ استنسیل نوشته و به صورت پلی کپی در ۵۰ نسخه منتشر کرد. این نویسندهٔ سرشناس ایرانی سرانجام در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجاره ای اش در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس، با گاز خودکشی کرد.