کتاب کیمیاگر از رمان های بسیار پرفروش دنیا، اثر پائولو کوئیلو نویسنده معاصر برزیلی است. این کتاب به بیش از ۵۲ زبان ترجمه شده و در بیش از ۱۵۰ کشور دنیا به فروش رفته است. حسین نعیمی کتاب کیمیاگر را به فارسی باز گردانده است.
کتاب کیمیاگر از زبان سوم شخص نوشته شده و داستان چوپان جوانی است که پائولو کوئلیو از روی شخصیت اول داستان پیرمرد و دریای همینگوی او را سانتیاگو نامیده است. سانتیاگوی داستان کوئلیو که به گفته ی نویسنده تجسمی از خود اوست جوان درس خوانده ای است که خانواده اش آرزوی کشیش شدنش را داشتند؛ اما او با رؤیای گشتن دنیا چوپانی را برای خودش انتخاب کرد. داستان اما جایی آغاز می شود که سانتیاگو رؤیای عجیبی می بیند، رؤیایی که در آن کودکی او را به سمت اهرام مصر می برد و از گنجی مدفون با او سخن می گوید، این رؤیا تکرار می شود و پیرزنی کولی هم آن را تأیید می کند. کار به جایی می رسد که سانتیاگو گوسفندانش را می فروشد و رهسپار پیداکردن گنج می شود. سفر او سفری عجیب و پرماجرا در دل صحراست. سفری که باعث آشنایی او با افراد مختلفی می شود که هرکدام در سرنوشت خود گیر افتاده اند.
باید بگویم که “کیمیاگر” یک کتاب نمادین است، و متفاوت با خاطرات یک مغ” که اثری غیرتخیلی است.
یازده سال از زندگی ام را صرف مطالعه کیمیاگری کردم. همین تصور ساده استحاله فلزات به طلا و یا کشف اکسیر جوانی، برای آن که یک رازآموز جادو را شیفته کند، کافی بود. اعتراف میکنم که اکسیر جوانی بیشتر اغوایم میکرد: پیش از درک و احساس حضور خداوند، تصور این که روزی همه چیز پایان می یابد، نومیدکننده بود. بدین ترتیب، وقتی فهمیدم می توانم به مایعی دست یابم که قادر است دوران هستی ام را سالها افزایش دهد، تصمیم گرفتم جسم و روحم را وقف یافتن اش کنم.
آن دوران ۔ آغاز دهه هفتاد – همزمان با تحولات عظیم اجتماعی بود و هنوز کتابهایی در زمینه کیمیاگری منتشر نشده بود. مانند یکی از شخصیت های کتاب، اندک پولی را که داشتم، خرج کتابهای کیمیاگری خارجی کردم. در طول روز، ساعتها از وقتم را صرف مطالعه….
یکی از زیباترین کتابهایی است که خوانده ام.