کتاب اقبال لاهوری شاعر پارسی گوی پاکستان منبع ارزشمندی دربارۀ اندیشههای دینی، فلسفی و حتی سیاسی اقبال لاهوری است که میتواند تصویری دقیق از عقاید وی به پژوهشگران ارایه دهد.
اقبال لاهوری در 22 فوریه 1873 مطابق 1289 قمری در شهر سیالکوت از بلاد پنجاب نزدیک شهر چناب متولد شد. اجداد او از برهمنهای کشمیر بودند و چند قرنی میشود که خانوادۀ او مسلمان شدهاند. محمد اقبال در بلدۀ سیالکوت له سن رشد و تمییز رسیده و علوم دینی و دنیوی را فرا گرفت و سپس به لاهور رفته و در مدرسۀ عالی دولتی درس خواند و از استذۀ او مولانا حسن و پروفسور آرنلد انگلیسی را نام بردهاند. در لاهور موضوع مخصوص تحصیلات او فلسفه بود و بعد از ختم تحصیلات آن مدرسه به فرنگستان رفت و مدت سه چهار سال ابتدا در کمبریج و بعد در هابدلبرگ و مونیخ، فلسفه و حکمت و مشرق و مغرب را فرا میگرفت و رسالهای به انگلیسی در موضوع «تحول علم ماوراءالطبیعه در ایران» نوشت. از فلاسفه و شعرا و نویسندگان اروپای جدید کسانی که از همه بیشتر نظر او را جلب میکردند و در خاطرش تأثیر کردند لاک، اوگوست کنت، شوپنهاور، نیچه، هگل، اینشتاین، گوته و تولستوی را باید نام برد که با بعضی از آنها شدیداً مخالف بود و افکارشان را مورد طعن قرار داد. چون از راه استعداد شاعر عارفی بود و از راه تربیت حکیم فیلسوفی شد، از میان شعرای ایران هم بیشتر با آنها انس گرفت که متناسب با ذوق و فکرش بودند و به ویژه مثنوی مولوی را تتبع کرد که دربارۀ آن میگوید:
مثنوی مولوی معنوی
هست قرآن در زبان پهلوی
پس از آنکه تحصیلاتش در اروپا به پایان رسید، به پنجاب برگشت و نوشتن و گفتن شعر و نثر را وسیلۀ بیدارکردند هموطنان خود و سایر مسلمین عالم کرد و سعی نمود مسلمین را به کار و کوشش وادارد و با یکدیگر متحد سازد و پایۀ معاش و تمدن ایشان را بالا ببرد.
در عهد جوانی به اردو مقالاتی نوشته و اشعاری گفته بود؛ اما همین که با زبان فارسی بهتر آشنا شد، این زبان را واسطۀ ایراد مقاصد خود کرد و به تدریج به جایی رسید که دیگر اردو را برای ادای معانی و اندیشههای خود هم ضعیف و هم کوچک تشخیص داد. میخواست مطالب او را به قول خود او تمام «عجم»، یعنی مسلمانان هندوستان و افغانستان و ایران و تاجیکستان و ترکیه بشنوند و بخوانند و در زبان فارسی هم قدرت تام و تمام حاصل کرده بود. بنابراین فارسی را برای شعرگفتن اختیار کرد و شعرگفتن به اردو را بالمرّه ترک کرد؛ اما در اواخر عمر به اصرار بعضی از دوستان باز جستهجسته اشعار اردو نیز میگفت. مجموعههای اشعار فارسی او که دربرگیرنده بر مبالغی قطعه و دوبیتی و رباعی و غزل و مثنوی و قصیده است، از این قرار است: اسرار خودی، رموز بیخودی، زبور عجم به ضمیمۀ گلشن راز جدید، پیام مشرق، جاویدنامه، مسافر به ضمیمۀ پس چه باید کرد ای اقوام شرق؟
در 1924 مجموعهای از اشعار اردوی خود منتشر کرد موسوم به «بانگ درا» محتوی اشعاری که قبل از سفر فرنگ و در مدت اقامت در فرنگستان (از 1905 تا 1908 میلادی) و پس از بازگشت به پنجاب سروده بود. همین که دوباره شعرگفتن به اردو را پیش گرفت، دو مجموعۀ دیگر منتشر کرد به نام بال جبریل و ضرب کلیم.
مجموعۀ دیگری به اسم ارمغان حجاز بعد از فوت او منتشر شد که یک ربع آن به اردو و بقیه به فارسی است.
اقبال در 63 سالگی در روز 21 آوریل 1938 برابر با آخر فروردین ماه یا اول اردیبهشت 1317 یعنی شانزده ماه قبل از شروع جنگ عالمگیر اخیر فوت شد.
در این کتاب که در سه فصل نگاشته شده در فصل اول به بررسی احوال و افکار اقبال لاهوری پرداخته شده است. فصل دوم در واقع تجزیه و تحلیل دو کتاب «اسرار خودی» و «رموز بیخودی» را شامل میشود که کتاب نخست، نخستین منظومه فلسفی اقبال لاهوری است. فصل آخر کتاب نیز بررسی آثار دیگر اقبال لاهوری را شامل میشود.
فهرست مطالب کتاب بدین قرار است:
فصل اول: شاعر پارسیگوی پاکستان احوال و افکار
فصل دوم: اسرار خودی و رموز بیخودی
فصل سوم: دیگر کتب اقبال