امینه رمانی است جذاب و گیرا که مسعود بهنود آن را از تلفیق خیال و افسانه با واقعیت های تاریخی آفریده است. خاتون یا همان امینه دختری است چموش و زیرک که سوارکار و جنگاور است و در تقدیر او قرار گرفته که به عقد شاه سلطان حسین صفوی در بیاید.
سلطان حسین که پادشاهی است ضعیف النفس، شیفته ی “امینه” شده و او را سوگلی خود می کند و این داستان شرحی است از زندگی “امینه” که چطور راه خود را از دربار صفویه به شمال و در میان ترکمن ها پیدا می کند و نقش برجسته ای در پایه گذاری سلسله قاجاریه ایفا می کند.
مسعود بهنود این روایت داستانی را در بستر تاریخ دویست و بیست ساله ی ایران، یعنی از اواخر دوره ی صفویه تا پایان دوره ی قاجار شکل می دهد و زندگی نامه ای خیالی از امینه را که مادربزرگ یکی از مشهورترین شخصیت های تاریخی به نام آغا محمدخان قاجار است، ارائه می کند.
این رمان خواندنی که سقوط و نابودی صفویه و به دنبال آن دوره های کوتاه سلطنت افشاریه و زندیه را به تصویر می کشد، قصه ای است از نقش تاثیرگذار زنان دربار و زیرکی بانوانی که زمینه را برای شکل گیری سلطنت قاجار فراهم نمودند.
امینه از جرگه ی همین زنان هوشمند و آگاه است که مسیر پیشرفتش را با سرنوشت کشور گره می زند و آنقدر در این راه پیش می رود که به عنوان زنی روشنفکر راهی اروپا می شود.
مسعود بهنود با قلم گیرای خود، مقایسات قابل توجهی از تفاوت های برجسته ی جایگاه بانوان در جوامع اروپایی و حرمسرای سلطان ارائه می دهد و داستان فتح خونین اصفهان توسط محمود افغان را لا به لای قصه هایی که “امینه” برای فرانسوی ها تعریف می کند، به تصویر می کشد.