دانلود کتاب ترجمه اسفار صدرالمتألهین شیرازی جلد هفتم اثر محمد خواجوی

بدان این مسأله محل لغزش گامها و منشاء خطای فهمها است و علتش چیزی است که در سخن پیشینیان از انبیای کامل و اولیای واصل آمده و به ظاهرش دلالت بر ثبوت نقل و تناسخ دارد، و آنچه که از حکمای پیشین مانند افلاطون و سقراط و غیر این دو نقل و حکایت شده، نزد ما دارای محملی صحیح است و به زودی بیان خواهیم داشت؛ و ما به فضل و کرم الهی و الهامش، نفی تناسخ را مطلقا با براهینی قوی دانستیم، خواه به صورت نزول باشد و یا صعود
و آن اینکه نفس – همان گونه که بارها دانستی – تعلق ذاتی به بدن دارد و بینشان ترکیب طبیعی اتحادی است و اینکه هریک از آن دو را با دیگری، حرکټ ذاتی جوهری می باشد، و نفس – و همین طور بدن – در آغاز حدوثشان در حالاتشان امری بالقوه اند و در هر وقتی، شأن دیگری از شئون ذاتی – به ازاء سالهای نوزادی و کودکی و جوانی و پیری و کهنسالی و غیراینها – دارند و هردو باهم، از قوه به فعل خارج می گردند، و درجات قوه و فعل در هر نفس معینی، به ازاء درجات قوه و فعل است در بدن خاص او – مادام که تعلقش بدنی است. و هیچ نفسی نیست جز آنکه در مدت حیات…..