کتاب دیوانگی در بروکلین، رمانی نوشته ی پل استر است که اولین بار در سال 2005 انتشار یافت. نیتن گلس به بروکلین آمده تا بمیرد. او که قبلا مسئول فروش بیمه ی عمر بوده، اکنون طلاق گرفته، بازنشسته شده و با تنها دخترش نیز رابطه ی چندان گرمی ندارد و در بروکلین، فقط به دنبال اندکی انزوا و آرامش است. گلس یک روز تام وود را ملاقات می کند، یکی از خویشاوندان نزدیک نیتن که مدت ها بود او را گم کرده بود. تام اکنون در یک کتاب فروشی محلی کار می کند. دنیای نیتن به واسطه ی تام و رئیس کاریزماتیکش، هری، به تدریج گسترده تر می شود و دوستان و آشنایان جدیدی را در خود می بیند؛ دوستان و آشنایانی که نیتن را به سوی مواجهه ای مجدد با اتفاقات ریز و درشت گذشته اش سوق می دهند.
شخصیت اصلی رمان زندگی سراسر ناکامی و رنجی را پشت سر گذاشته است. او و همسرش از یکدیگر طلاق گرفته اند و فرزندش، تنها ثمره ی این ازدواج ناموفق هم پدر را ترک کرده است. ناتان اکنون به بیماری سختی مبتلا شده و تصمیم می گیرد برخلاف زندگی اش که هیچ باب میلش نبود، مرگی دلخواه برای خود رقم بزند. او به بروکلین، شهر زادگاهش بازمی گردد و می خواهد صبر کند تا در آن جا آخرین لحظات زوال زندگی اش را تجربه کند و دست آخر سرش را زمین بگذارد. برای گذراندن آخرین روزهای زندگی اش در بروکلین، ناتان تصمیم می گیرد گزارشی از وقایع و احوالاتش را در قالب کتابی بنویسد. او در بروکلین به انتظار مرگ دلخواه خود نشسته است اما حتی این بار هم ماجرا آن طور که ناتان می خواهد پیش نمی رود.
ناتان در بروکلین با جوانی به نام «تام» آشنا می شود و این دیدار همه چیز حتی خواسته ی ناتان درباره ی مرگ را، به نفع زندگی تغییر می دهد. تام جوانی باهوش اما سرخورده است که دانشگاه را رها کرده و در یک کتابفروشی کار می کند. او و ناتان درمورد ماهیت مفاهیم با هم گفت وگوهایی طولانی دارند. اما شور و شوق آن ها در تمام این مکالمات به ناامیدی آغشته شده است. انگار بزرگترین شباهت آن ها به هم، و چیزی که باعث پیوند و اتصال این دو جهان با یکدیگر می شود، همین ناامید بودنشان است. ناتان به تام می گوید: «تو زندگی را دوست داری، اما به آن اعتقاد نداری. درست مثل من.»
رمان در یک صبح سپتامبر به پایان می رسد. صبحی که دو هواپیما به سوی برج های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک در حال پرواز هستند. اما این رخداد چه خط وربطی با داستان زندگی جو و ناتان دارد؟ برای پاسخ یافتن باید به کتاب دیوانگی در بروکلین گوش بسپارید.